باغچه بیدی 21 - نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی
در این سایت رمان های صلاح الدین احمد لواسانی با ویرایش بروز منتشر می گردد
باغچه بیدی 21 - نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی
پنج شنبه 23 آبان 1398 ساعت 17:48 | بازدید : 135 | نویسنده : کاتب | ( نظرات )

فصل بیست و یکم : قدم نو رسیده

 

باید می رفتیم و مامان رو به خونه میاوردیم. دکتربابایی خبرداده بود که باید حدود سه ونیم اونجا باشیم . من و مسعود حدود دو نیم راه افتادیم و تقریبا به موقع رسیدم. چون یکی یکی کسانی که آزاد شده بودن از در کوچیک خروج بیرون میومدن ....... مامان پنجمین نفری بود که از اون در بیرون اومد. اول کمی اینور واونور رو نگاه کرد و متوجه ما پشت نرده های تفکیک کننده شد. بطرفمون اومد و بعد از عبور از لای نردهها خودش رو توی بغل من انداخت و شروع کرد به ماچ کردن من. همینجور خدا رو شکر می کرد و من رو دعا ....
تشکر کردم و گفتم : مامان خونه همه منتظر هستند بهتر هر چه زودتر بریم .....
اون  بطرف مسعود رفت و ان رو هم بغل کرد و گفت: پسرم از تو هم ممنونم. که توی این مشکلات من و تنها نگذاشتی .......
مسعود گفت: این حرفا چیه ماماجون . ما همه یه خونواده ایم و باید هوای هم رو داشته باشیم.
سوار  ماشین شدیم و بطرف خونه حرکت کردیم ........ همه توی خونه منتظر بودن. سید گوسفندی چاق و چله تهیه کرده و بود به محض رسیدن ما زمین زد و سر برید ...... مامان رو داخل بردیم و اونجا دیگه کار از دست ما خارج شد ..... خانم ها پیچیدن توی بغل هم و روبوسی و خوش آمد گویی  .............
ملیحه بعد از روبوسی و خوش امد گویی  خودش رو کنار من رسوند و گفت : نوید ..... کارت دارم .....
گفت: عزیزم میشه بزاریم برای بعد  .......
ملیحه با ناز و کرشمه گفت: بله می شه .... اما بعدا گله نکنی ، بگی پس چرا زودتر به من نگفتی ها .....؟
کنجکاوم کرد با این جمله ؛ گفتم : خب پس بگو .......
ناز کرد و گفت : نه دیگه ؛ خودت گفتی بعدا ....... اما خبر داغی هست و  .....
بیشتر مشتاق و کنجکاو شدم ..... گفتم : نه اشتباه کردم عزیزم ...... بگو .
گفت : نه دیگِ .... نذاشتم جمله اش رو تموم کنه........
گفتم : ع....ش ...ق .... م
گفت : باشه اما مژدگانی داره .......
گفتم : جون بخواه .......
گفت : جون من بقربونت ......  بدون تو دنیا رو هم نمی خوام  .....
گفتم : خودت بگو
گفت : شام اریکه ......
گفتم : اینکه قابل تو رو نداره  .......
گفت : دو نفر تازه وارد داریم به خونه .....
گفتم : خب
گفت : یه مهمون کوچولو تازه از خاندان راشدی  ........
یه لحظه مات وایسادم ولی بلافاصله متوجه شدم و فریاد زدم ...... ملیحه .... نه ..... چنان بلند فریاد زده بودم که همه سکوت کرده و به طرف من بر گشتند.
ملیحه گفت : آره ......
گفتم : نه ........
گفت : آره عزیزم.
گفتم : بگو جون من .
گفتم : به عشقمون قسم
همه مات ....... ما دوتا رو نگاه می کردن ........ بر گشتم و گفتم : من دارم بابا میشم یه راشدی کوچولو .....داره پا به این دنیا میزاره.....
باشنیدن این جمله شور و هیجان میون جمع افتاد و همه اینبار ریختند دور ملیحه عزیز من ....... به معنی واقعی دیگه رو زمین نبودم ....... بعد از ملیحه همه بسراغ من اومدن و بهم تبریک گفتن.
از همه خواهش کردم یه لحظه سکوت کنن و ادامه دادم : امشب به مناسبت قدم گذاشتن مامان و راشدی کوچولو .......... شام مهمون من هستید . و به دستور ملیحه خانم این شام در رستوران اریکه صرف خواهد شد.
بلافاصله با دست و سوت و جیغ این مطلب تصویب شد  .......

 

                                                                                    پایان فصل بیست و یکم

 




موضوعات مرتبط: باغچه بیدی , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مطالب مرتبط با این پست










می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 89
بازدید کل : 5070
تعداد مطالب : 95
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رمان های صلاح الدین احمد لواسانی و آدرس katef.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 95
:: کل نظرات : 3

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 9
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 9
:: بازدید ماه : 89
:: بازدید سال : 1404
:: بازدید کلی : 5070